نوزدهم اردیبهشت، روز بزرگداشت شیخ کلینی است، صاحب کتاب کافی و از مشهورترین عالمان شیعه که میراث حدیثی تشیع، مرهون تلاش علمی و عملی این دانشمند ایرانی است.
محدث ایرانی
محمد بن یعقوب کلینی، متولد روستای «کُلِین» است، در ۳۸کیلومتری شهر ری، نزدیک حسنآباد فعلی. به همین دلیل او را «رازی» هم میخوانند که منسوب به «ری» باشد. ری و بهخصوص روستاهایش از همان ابتدا یکی از مراکز شیعهنشین بوده است.
محمد سال 258 هجری قمری به دنیا آمد؛ یعنی سالهای مقارن با امامت امام حسن عسکری(ع) و تا سال 329 هجری قمری، یعنی در سرتاسر دوران غیبت صغرای حضرت ولیعصر(عج) زندگی کرد.
پدرش یعقوب، مرد فاضلی بود که آرامگاهش در روستای کُلین، نزدیک حسنآباد شهرری، قرنهاست زیارتگاه شیعیان است. او به همراه داییاش «علان رازی» که از محدثان شیعه بود و در سفر حج به شهادت رسید، نخستین سنگهای بنای تربیت محمد را گذاشتند و با علم حدیث و رجال آشنایش کردند.
از ری تا قم
مقدمات را که فراگرفت، راهی ری شد. بزرگترین شهر شرق اسلامی که در آن عصر، مرکز علمی معتبری بهشمار میآمد و به نقطه تلاقی آرا و نظرات فرقهها و مذاهب مختلف با شیعیان تبدیل شده بود. زندگی در این فضا نهتنها محمد بن یعقوب را با عقاید و نظرات مذاهب و گرایشهای مختلف آشنا کرد، بلکه به ماهیت تفکرات و حرکتهای انحرافی نیز پی برد و علاج این نابسامانیها را در بازگشت به کلام اهلبیت(ع) جست.
همین معرکه آرا و عقاید بود که راه کلینی را مشخص کرد و دور از هیاهوها قدم در راه علم حدیث و معارف اهلبیت(ع) گذاشت.
اما «ری» با همه اعتبار علمی که داشت، پاسخگوی نیاز او نبود؛ شهر را با همه زیباییها و جاذبههایش رها کرد و به قم رفت که شهر محدثان و راویان بود.
در عصری که گذرگاه تشیع بود، احادیث و روایات باید از بحرانها عبور میکردند تا شیعه بتواند به دور از التقاط و انحراف، مسیرش را ادامه دهد.
ورود کلینی به قم، مقارن با حاکمیت سیاسی و دینی مردان فاضل و باتقوایی بود که از محدثان مشهور زمان خود به شمار میرفتند؛ بزرگانی مثل احمد بن عیسی اشعری، علی بن ابراهیم و احمد بن ادریس قمی.
روایت سفر برای روایت
محمد بن یعقوب از سرچشمه محدثان شیعه در قم سیراب شد، ولی دریای معارف اهلبیت(ع) را پایانی نبود. پس برای یافتن روایات و احادیث ناشنیده، به راه افتاد و روستاها و شهرهای پرشماری را پشت سر نهاد. هر جا محدث یا راوی حدیثی مییافت که حدیثی از اهلبیت(ع) را نزد خویش داشت، در مقابلش زانو میزد و پس از ثبت و ضبط روایت، کولهبارش را برمیگرفت و راهی دیاری دیگر میشد.
کلینی در نیمه دوم سده سوم هجری، دانشمندان بزرگ، فقها و محدثان بسیاری را ملاقات کرد و از معلومات و محفوظات آنها بهره برد و اجازات فراوانی برای نقل حدیث دریافت کرد. در کتب رجال و تراجم، بیش از 40نفر از فقها و محدثان را نام میبرند که از استادان و مشایخ اجازه وی به شمار رفتهاند و کلینی نزد آنها شرایط شاگردی را بهجا آورده است.
مدت سفرهای کلینی بهدرستی معلوم نیست، ولی چیزی که مشخص است از دهها استاد و محدث در شهرها و مناطق مختلف کسب فیض کرده که برخی از آنها از اصحاب ائمه(ع) بودند. البته برخی گزارشهای تاریخی درباره کتاب الکافی مدت نگارش کتاب را حدود 20سال ذکر کردهاند.
کوفه یکی از شهرهایی بود که کلینی به آن قدم نهاد. شهری که در آن زمان، یکی از مراکز بزرگ علمی بهشمار میرفت. اما در نهایت به بغداد، مرکز خلافت اسلامی رسید، در حالیکه علم و فضلش چنان در طول سفرها شهره آفاق شده بود و چنان تصویری از یک عالم شیعه در اذهان مردم هر دیار مجسم کرده بود که وقتی به بغداد پا نهاد، عالمی شناخته شده بود.
کافی برای شیعیان
«کافی» معروفترین تألیف کلینی است که نهتنها مهمترین کتاب او است، بلکه در جهان اسلام کتاب معتبری در حدیث چون کافی تألیف نشده و نخستین کتاب از کتابهای چهارگانه معتبر شیعه (کتب اربعه) بهشمار میرود.
جملهای منسوب به امام زمان(عج) درباره این کتاب روایت شده که کافی شیعیان ما را کفایت میکند (الکافی کافٍ لشیعتنا).
کافی را باید چکیده زندگی کلینی و ثمره دهها سال فعالیت علمی و مسافرتهای طاقتفرسای او و دیدارهایش با دهها عالم و محدث دانست.
کلینی علاوه بر کافی، کتابهای دیگری نیز تألیف کرده است؛ در رجال، عقاید (ردّ بر قرامطه)، رسائل ائمه(ع)، تعبیر الرؤیا و مجموعه شعری مشتمل بر قصایدی که شعرا در مناقب و فضائل اهلبیت عصمت و طهارت(ع) سرودهاند.
مشهورتر از نواب اربعه
کلینی با چهار نایب خاص امام زمان(عج) در طول غیبت صغرای آن حضرت همعصر بود. با اینکه آن چهار نفر از فقها و محدثان بزرگ شیعه بودند و شیعیان، آنها را به جلالت میشناختند، ولی محدودیتها و ممنوعیتهای اجتماعی و سیاسی آنها سبب شده بود در حاشیه باشند و مسئولیت فرهنگی و علمی تشیع بر دوش بزرگانی چون کلینی قرار گیرد.
بدین ترتیب، کلینی مشهورترین عالم شیعه در میان شیعیان و اهلسنت آن روز بود و با جایگاه و احترامی که داشت، آشکارا به ترویج معارف اهلبیت(ع) میپرداخت. شهرت و جلالتی که پس از حیاتش نیز با زندهمانی کتاب شریف کافی ادامه یافت و تثبیت شد.
کلینی نامآورترین شخصیت عصر خود بود که اوج تلاش محدثان و عالمان بزرگ و حتی عصر چهار نایب خاص امام زمان(عج) بوده است.
ثقةالاسلام
عموم مردم او را به راستی گفتار و درستی کردار و احاطه کامل بر احادیث و اخبار میشناختند و مورد وثوق و اعتماد همه مذاهب بود؛ تا حدی که نوشتهاند شیعه و سنی برای استفتا به او مراجعه میکردند.
این اعتماد و وثاقت بود که کلینی را نزد مردم به «ثقةالاسلام» مشهور کرد، یعنی کسی که مورد وثوق اسلام و مسلمین است. کلینی نخستین دانشمند اسلامی بود که به این لقب خوانده شد.
عظمت کلینی در میان اهلتسنن بهقدری بود که ابناثیر روایتی از پیامبر(ص) نقل میکند که فرمود: «خداوند در آغاز هر قرن شخصی را برمیانگیزد که دین او را زنده و نامدار نگهدارد» آنگاه به گفتوگو درباره این حدیث پرداخته و احیاگر شیعه در قرن سوم را ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی رازی مینامد.
محدث بزرگ عصر حدیث
کلینی در امانت، عدالت، تقوا و فضیلت، سرآمد بود و جز این نیز از یک عالم محدث که باید به حفظ و ضبط احادیث بپردازد انتظار نمیرفت. اما او به نامآورترین اندیشمند عصرش تبدیل شد؛ عصری که اوج تلاش محدثان و علمای بزرگ و حتی نواب خاص امام عصر(عج) بود.
عصر کلینی عصر حدیث بود و تکاپوی یافتن، شنیدن و نوشتن احادیث و روایات در میان دانشوران ممالک اسلامی فراگیر شده بود و کلینی در این فضا به شاخصترین عالم شیعه تبدیل شد.
ابنطاووس، توثیق و امانت شیخ را مورد اتفاق همگان میخواند. علامه مجلسی گوید: حق این است در میان علمای شیعه مانند کلینی نیامده است و هر کس در اخبار و ترتیب کتاب او دقت کند، درمییابد از جانب خداوند مورد تأیید بوده است.
نجاشی، دانشمند بزرگ رجالی، از کلینی چنین یاد میکند: ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی، در زمان خود پیشوای علمای شیعه و چهره درخشان آنها در ری، موثقترین دانشمند شیعه در حدیث و ضبط آن بوده است. کتاب بزرگش به نام الکافی را در مدت 20سال تصنیف کرده است.
شهید ثانی درباره کافی نوشته است: آبشخور صافی است که به جانم سوگند هیچ نویسندهای مانندش را به رشته تألیف درنیاورده و قدر و منزلت کلینی و جلالت او از این کتاب هویداست.
پایان کلینی، آغاز کافی
ثقةالاسلام کلینی در سال ۳۲۹ هجری قمری پس از 70سال زندگی و دههها سال مجاهدت علمی در همان شهر بغداد چشم از جهان فروبست. همان سالی که علیبن محمد سمری، آخرین نایب خاص امام زمان(عج) نیز بدرود حیات گفت و دوران طولانی غیبت کبری آغاز شد و به سال «تناثر نجوم» یعنی فروریختن ستارگان مشهور شد.
«ابوقیراط» دانشمند بزرگ بغداد بر پیکرش نماز خواند و با احترام در «باب کوفه» بغداد به خاک سپرده شد. مرقد منسوب به او در بغداد، نزدیک مدرسه مستنصریه و مشرف به رود فرات در مسجد بزرگ آصفیه قرار دارد که مورد توجه مردم است.
سال 329 هجری سال پایان کلینی بود، ولی کافیِ کلینی آغازی بود بر حیات شیعه در عصر غیبت و پلی شد برای انتقال معارف اهلبیت(ع) به نسلهای آینده.
محمد ولیانپور
نظر شما