آخرین قسمت «در انتهای شب» دیروز پخش شد و به عنوان درام عاشقانه ۹قسمتی در بستری اجتماعی مخاطبان زیادی پیدا کرد.

برشی واقعی از زندگی جامعه امروز
به گزارش گروه فرهنگی قدس، «در انتهای شب» سوژه‌اش را از دل خانواده‌ای در طبقه متوسط بیرون کشیده و فیلمساز با جسارت و هنرمندی توانسته شکل روابط و آسیب‌های این طبقه در زندگی مشترک را نشان دهد، طبقه متوسطی که غالب جامعه ایران را تشکیل می‌دهد و جای خالی دغدغه‌ها و روابطش در فیلم‌ها و سریال‌ها دیده می‌شود. 
این مینی‌سریال به کارگردانی آیدا پناهنده براساس فیلم‌نامه مشترک او و همسرش ارسلان امیری در فیلم‌نت ساخته شد و بازیگرانی چون پارسا پیروزفر، هدی زین‌العابدین، علیرضا داوودنژاد، سحر گلدوست، رایان سرلک، رضا بهبودی و... در آن نقش‌آفرینی داشتند. درباره این سریال که اثری بیگ‌پروداکشن و پرهزینه با قصه‌ای عجیب و غریب نبود اما مخاطبان زیادی پیدا کرد با مجتبی اردشیری، عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینما گفت‌وگو کردیم. او با بیان اینکه آیدا پناهنده، درام‌های عاشقانه خوبی در سینما ساخته، معتقد است یکی از باگ‌های سینمای ایران، آثار عاشقانه است هم به واسطه محدودیت‌های سازمان سینمایی در اعطای مجوز و هم اعمال ممیزی‌ها پس از ساخت، کمتر کارگردانی سراغ این ژانر می‌رود.
وی یکی از امتیازات «در انتهای شب» را عاشقانه بودن آن دانسته و می‌گوید: با توجه به پیشینه استقبال مخاطبان از سریال‌های عاشقانه همچون «شهرزاد»، این سریال هم با وجود پرداخت درست، پیش‌بینی استقبال خوب از آن می‌شد.

فیلم‌نامه‌ای چابک و جان‌دار
او مزیت دیگر این مینی‌سریال را فیلم‌نامه جان‌دار آن توصیف کرده و می‌افزاید: برخلاف بسیاری از سریال‌های شبکه نمایش خانگی که حول سوژه‌هایی غیرملموس می‌چرخند قصه‌های این سریال برآمده از زندگی معمولی آدم‌هاست و یک درام آپارتمانی قابل لمس است در حالی که در اغلب سریال‌های شبکه نمایش خانگی، گروه‌های مافیایی و کشتار می‌بینیم که بدنه جامعه ایران با آن ارتباط برقرار نمی‌کنند ولی «در انتهای شب» قصه عاشقانه‌اش را در بستر حوادث روز جامعه تعریف می‌کند که برای مخاطبان قابل باور است. اردشیری با بیان اینکه سازندگان این اثر با فرمول‌های قدیمی نخ‌نما نخواسته‌اند که داستانی عاشقانه را روایت کنند، می‌گوید: معمولاً کارهای عاشقانه یکسری المان‌ها مثل عشق مثلثی یا عشق ضربدری دارند ولی این سریال متأثر از سبک زندگی امروز جامعه ایران، قصه‌اش را خلق کرده است، زوجی که طلاق می‌گیرند و مثل کلیشه‌های گذشته، دشمن هم نیستند، حتی در برخی از مسائل توافق دارند. 

 وفادار به اتفاق‌های روز
قصه در انتهای شب، قصه جدایی یک زوج است، قصه‌ای که می‌توانست با فیلم‌نامه‌ای تخت به اثری کسل‌کننده تبدیل شود، اردشیری درباره ویژگی‌های فیلم‌نامه این اثر توضیح می‌دهد: زوج فیلم‌نامه‌نویس پناهنده- امیری پیش‌تر هم چندین بار در عرصه سینما، امتحان خودشان را پس داده‌ و آثار خوبی ساخته‌اند؛ در واقع فضای درام عاشقانه را به خوبی می‌شناسند. تلاش آن‌ها در فیلم‌نامه این بوده که برشی از اجتماع را به تصویر بکشند یعنی نخواستند با کارهای سورئال و محیرالعقول یا فضاهای گنگستری، مخاطب جذب کنند.
او با اشاره به پرداخت درست فیلم‌نامه و وجود نقاط عطف در همه قسمت‌های سریال می‌گوید: مهم است که یک اثر اجتماعی تا چه اندازه به متن اتفاق‌های روز جامعه وفادار باشد، در انتهای شب این وفاداری را دارد و برشی واقعی با پرداختی موفق از زندگی امروز مردم است. چالش‌های سریال از دل اتفاق‌های ساده بیرون می‌آید مثلاً در ماجرای گم شدن بچه، اتفاق خاصی نمی‌افتد ولی در قسمت‌های اول می‌بینیم که پسربچه سابقه پنهان شدن در کمد را دارد و از دل همین اتفاق‌های ساده، تعلیق‌های بزرگ و پیچیده شکل می‌گیرد.
به گفته این منتقد سینمایی، فیلمساز عمدی بر ایجاد گره‌های کور در داستان ندارد و می‌افزاید: مشکل بسیاری از فیلم‌نامه‌نویسان کشورمان این است که برای روایتشان به دنبال قصه‌های گل‌درشت و باورناپذیر هستند به همین دلیل با گذشت زمان، آثارشان از یاد مخاطبان می‌رود ولی سریال‌هایی که برشی از زمانه خود هستند به آثاری ماندگار تبدیل می‌شوند چون تعلیق‌هایشان ساده و قابل باورند.

یک زوج جدید سینمایی
او یکی دیگر از نقاط قوت این مینی‌سریال را شخصیت‌پردازی درست آن دانسته و خاطرنشان می‌کند: در این سریال، شخصیت‌های زیادی نمی‌بینیم ولی به دلیل شخصیت‌پردازی درست در تقابل با چالش‌های روز، سوژه می‌سازند که سبب حس کنجکاوی مخاطب برای دنبال کردن ادامه قصه می‌شود.
اردشیری درباره انتخاب بازیگران در انتهای شب می‌گوید: زوج پارسا پیروزفر و هدی زین‌العابدین پیش از این در موقعیت‌های مشابهی حضور نداشتند اما در این سریال توانستند به خوبی از پس نقش‌هایشان برآیند؛ بازی مشترک آن‌ها، کنجکاوی مخاطب را بیشتر کرده بود.
او ادامه می‌دهد: آیدا پناهنده فیلمساز زیرک و باهوشی است و اهل پروژه‌های سنگین نیست چون ضرورتی نمی‌بیند. دکوپاژ خوبی می‌چیند به طوری که در ‌هارمونی سکانس‌ها با فضاها هماهنگی وجود دارد مثلاً وقتی دوربین را به محیط‌های بیرونی می‌برد برای نشان دادن تنش، حرکات دوربین روی دست بیشتر می‌شود یا فضایی که نیاز به آرامش دارد، سکانس‌ها سرد و کم‌روح است تا تنهایی شخصیت‌ها را نشان دهد. این دکوپاژ به باورپذیر کردن سکانس‌ها کمک کرده و فیلمساز، زبان بصری خوبی دارد.

 نیاز به پوست‌اندازی در سریال‌سازی
به گفته اردشیری، فیلم‌نامه مشخص می‌کند که قرار است سریال بلند باشد یا مینی‌سریال، سریال آپارتمانی باشد یا بیگ‌پروداکشن و توضیح می‌دهد: با توجه به اینکه تجربه‌های اول ساخت مینی‌سریال را از سر می‌گذرانیم و با وجود فقر درام‌های عاشقانه، در انتهای شب تلاش خوبی در این راستا بوده و نقاط ضعف آن چنان نیست که به بدنه اصلی قصه، خللی وارد کند بنابراین اثر قابل دفاعی است.
او ادامه می‌دهد: تعلیق‌های قصه به درستی شکل گرفته و نوع رابطه و جنس روابط به درستی پرداخت شده و متأثر از سبک جدید زندگی مردم است. 
این عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران با تأکید بر اهمیت واقع‌گرایی در فیلم‌نامه‌های شبکه نمایش خانگی یادآور می‌شود: ما در سریال‌سازی نیاز به پوست‌اندازی داریم تا سوژه‌ها از کلیشه‌سازی دور شوند و بهتر است قصه‌ها متأثر از اتفاق‌های روز جامعه و تغییراتش باشد بنابراین نیاز است فیلم‌نامه سریال‌ها چابک شوند.
او با اشاره به کاشت و برداشت‌های درست در فیلم‌نامه این سریال می‌گوید: یک فیلم‌نامه خوب و چابک باید خالی از صحنه‌های مرده و خنثی باشد، ضمن اینکه بهتر است دغدغه‌ها و مسائل روز جامعه در سریال‌سازی اولویت شود. سریال‌هایی همچون «افعی تهران» و «در انتهای شب» آثاری قابل باور و متأثر از ماجراهای جامعه امروز هستند یعنی گروه‌های مافیایی و گانگستری را با شخصیت‌های عجیب و غریب نشان نمی‌دهند یا پروداکشن‌های بزرگ و مجلل ندارند ولی مخاطبان زیادی پیدا کرده‌اند. 
به باور اردشیری، صنعت سریال‌سازی کشورمان با تولیدات باکیفیت می‌تواند به حضور در بازار جهانی و صادرات هم فکر کند و با جذب مخاطب داخلی، مردم را نسبت به تماشای سریال‌های بی‌کیفیت و کم‌محتوای خارجی بی‌میل کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.