تحولات لبنان و فلسطین

ساعت کمی به ظهر ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ مانده، هوا نسبت به همه تابستان تهران خنک‌تر است و پرواز اختصاصی که حامل بازیکنان تیم فوتبال النصر عربستان است، در فرودگاه امام خمینی(ره) به‌زمین می‌نشیند.

نگران گل‌به‌خودی‌ها باشیم/ الگوی توسعه ورزش عربستان را در حضور رونالدو ببینیم یا در بازی‌های هانگژو؟

به گزارش قدس آنلاین، سرانجام لحظه‌ای که بسیاری از فوتبال‌دوست‌ها منتظرش بودند، رسیده و کریستیانو رونالدو، فوق‌ستاره مستطیل سبز پا به خاک ایران می‌گذارد.

استقبال از او به نحوی که شایسته یک اسطوره است، برگزار شده و جمعیت حاضر نیستند حتی اتوبوس او را که تا هتل اسپیناس یک‌کله می‌گازد، رها کنند. مقابل در هتل هم چیزی از پاویون فرودگاه کم ندارد و جمعیت از همه ارتفاعات مشرف به هتل بالا رفته است. اما این همه ماجرا نیست.

همان‌طور که بخشی از ایرانی‌های فوتبال‌دوست از دیدن رونالدو در ایران ذوق‌زده شده‌اند، عده‌ای از فعالان سیاسی مجازی هم همین حس و حال را دارند! تنها تفاوتش این است که فعالان مجازی مانند طرفداران حقیقی تنها برای رونالدو خوشحال نیستند.

مجازی‌بازها از عقب‌ماندگی ایران هم سرخورده شده و احساس ناامیدی می‌کنند. می‌پرسید چگونه؟ پس این گزارش را که بیشتر از ورزشی بودن، سیاسی است بخوانید:

فعالان مجازی از این استقبال به یک نتیجه مهم رسیده‌اند؛ «الگوی توسعه‌ای که عربستان در پیش گرفته، نتیجه‌اش شده اینکه ورزش آن‌ها به قدری پیشرفت کرده تا رونالدو هم یکی از مهره‌های آن باشد، پس توسعه را از عربستان یاد بگیریم!». یک توصیه اکید به حاکمیت، برگرفته از یک اتفاق ساده ورزشی!

راستش را بخواهید برای من که خبرنگار سیاست هستم، از اینجا به‌بعد ماجرای ورود رونالدو تبدیل به یک سوژه سیاسی می‌شود. بالاخره دغدغه همه ما که در ایران زندگی می‌کنیم، توسعه و پیشرفت کشور است و چه بهتر که بتوانیم از تجربه یک کشور اسلامی برای پیشرفت استفاده کنیم. اما بازهم این همه ماجرا نیست.

امروز نهم مهرماه است و از روزی که رونالدو به ایران آمد، دقیقاً ۱۳ روز گذشته است. در همین فاصله بزرگ‌ترین رویداد ورزشی آسیا یعنی بازی‌های آسیایی هانگژو در حال انجام است و ورزشکاران همه کشورهای مهم و غیرمهم آسیایی در این شهر چین به‌سر می‌برند. باهدف استفاده از تجارب پیشرفت و توسعه عربستان تصمیم گرفتیم نگاهی به عملکرد تیم‌های عربستانی در این بازی‌ها و مقایسه‌اش با دیگر کشورها بیندازیم. نتیجه خیلی جالب و عبرت‌آموز است.

جدول مدال‌های بازی‌های ۲۰۲۲ تاکنون
همان‌طور که حضور رونالدو در لیگ فوتبال عربستان می‌تواند نموداری از توسعه ورزش این کشور باشد، می‌شود انتظار داشت الگوی اتخاذ شده توسط پادشاهی سعودی، موفقیتش را در هانگژو نشان بدهد و چه‌جایی بهتر از جدول مدال‌ها که ما این نتیجه را ببینیم؟ 

تا لحظه تنظیم این گزارش در بازی‌های آسیایی هانگژو (اگرچه هنوز هشت روز از این بازی‌ها مانده) از بین ۴۵ کشور شرکت‌کننده، ‌ رتبه اول مثل چندین سال گذشته از آن چین است. 

جمهوری اسلامی ایران تاکنون با ۲۵ مدال مختلف در رتبه دهم بازی‌ها قرار دارد. از آن طرف عربستان با ۲مدال در رتبه بیست‌وچهارم است.  

پس از دیدن این آمار برای ما سؤال شد شاید الگوی توسعه عربستان در سال‌های گذشته مفیدتر واقع شده و این کشور توانسته است در سال‌های قبل خودنمایی کند.

باکمال تعجب بهترین مقامی که عربستان سعودی در طول سال‌های حضورش در بازی‌های آسیایی کسب کرده، رتبه یازدهمی در مسابقات بوسان ۲۰۰۲ بوده است!

از آن‌طرف کشورمان تاکنون همواره جزو ۱۰کشور اول مسابقات بوده. بدترین نتیجه‌ای که توسط ورزشکاران کشورمان بدست آمده رتبه دهمی اتفاقاً در همان مسابقات بوسان ۲۰۰۲ بوده است. 

در مجموع دوره‌های برگزار شده هم عربستان تاکنون توانسته ۶۱ مدال کسب کند. این تعداد مدال توانسته برای این کشور جایگاه بیستم را در تاریخ مسابقات تعیین کند. اما ایران با کسب ۵۵۷مدال در مجموع ادواری که در مسابقات آسیایی شرکت داشته در جایگاه چهارم کشورهای این قاره کهن قرار دارد.

شاید برایتان جالب باشد که فقط مدال‌های طلای کسب شده توسط ورزشکاران ایرانی در مجموع مسابقات آسیایی (۱۷۹ مدال) سه‌برابر مجموعه همه مدال‌های کسب شده توسط عربستان (۶۱مدال)  در همه ادوار است. 

مرور سرانگشتی آمار شرکت دو کشور در بازی‌های آسیایی که در حقیقت نمودار نسبتاً مطلوبی از وضعیت ورزش کشورها نشان می‌دهد، به‌خوبی مشخص می‌کند جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان را اصلاً نمی‌شود باهم مقایسه کرد.

وقتی سعودی هم نگاهش به رونالدو متفاوت است
آمارها که نشان می‌دهد دست عربستان در حوزه توسعه ورزش بسیار بسیار خالی است، پس ماجرا چیست؟ راستش را بخواهید من کارشناس ورزشی نیستم و تنها می‌توانم آمار این حوزه را رصد کنم، اما در حوزه سیاسی ماجرا فرق می‌کند. به‌عبارتی اگر هدف اصلی عربستان از جذب بازیکنان خارجی و حتی سرمایه‌گذاری در حوزه فوتبال تنها توسعه ورزش نباشد چه؟ 

این همان ایده‌ای است که همه کارشناسان سیاسی خبره در سراسر جهان به آن اعتقاد دارند. اینکه عربستان پس از به‌قدرت رسیدن ولیعهد جدید در حال ترمیم چهره سیاسی خود در جهان است. این یعنی اینکه جذب چهره‌های فوتبالی بزرگ هم در کنار فعالیت‌هایی مثل بازگشایی کاباره‌ها یا مدارا در موسم حج یا اعطای حقوق از دست رفته زنان یا کمک‌های بشردوستانه یا دیگر فعالیت‌های حوزه دیپلماسی عمومی می‌نشیند.

صریح‌تر بگویم، رونالدو اصلاً نیامده است که ورزش عربستان را توسعه دهد (هرچند ممکن است از قبل حضور او این اتفاق هم اندکی رخ دهد) بلکه آمده تا چهره سیاسی حاکمان سعودی در جهان را ترمیم کند؛ چهره‌ای که با تکه‌تکه کردن جمال خاشقچی یا بمباران کودکان یمن یا ویران کردن زیرساخت‌های سوریه یا ایجاد گره سیاسی در لبنان یا اعدام بی‌چون و چرای منتقدان سیاسی یا رفاقت با ترامپ خدشه‌دار شده است.

البته که باید اذعان کرد، محمد بن سلمان در این مسیر موفقیت‌هایی هم داشته است. حتی در حوزه ورزش هم ممکن است با ضرب و زور موفقیت‌هایی در ادامه پیدا کند. بالاخره در نظام پادشاهی پیشرفت اجباری هم ممکن است.

یکی بر سر شاخ بُن می‌برید
اما روی دیگر سکه این ماجرا هم خودتحقیری و حس خودفراموشی فعالان مجازی است. فعالانی که افرادی مثل میلاد دخانچی هم در میان آن‌ها دیده می‌شوند.  

کسانی که قبل از هرچیزی دست به نقد غیرمنصفانه نهادهای تصمیم‌گیر می‌زنند و در این راه حتی از سیاه‌نمایی و تخریب روحیه امید و روشن‌بینی مردم عزیز ایران هم فروگذار نیستند.

اینجاست که به‌قول ورزشی‌ها باید گفت: «مهاجم حریف را رها کنید، مدافعان خودی را مهار کنید.» کسانی که حواسشان نیست بر سر شاخ نشسته‌اند و بُن می‌برند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.