علیاشرف فتحی، دانشآموخته حوزه علمیه و پژوهشگر تاریخ اسلام با استناد به روایات درباره سیره زندگی حضرت فاطمه(س) گفت: درباره حضرت فاطمه زهرا(س)، دادههای فراوانی در اختیار داریم که مرحوم اسماعیل انصاری زنجانی، حدود بیست سال از عمرش را صرف جمعآوری این دادهها در کشورهای مختلف کرد و در مجموع با توجه به چند هزار منبع موجود در کتابخانههای چند کشور، یک مجموعه ۲۵ جلدی با عنوان «الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهرا(س)» در دهه هشتاد و در اواخر عمرش منتشر کرد. البته نکتهای که وجود دارد این است که وی صرفاً مانند مرحوم علامه مجلسی به جمعآوری دادههای مختلف اکتفا و اعتبارسنجی آنها را به محققان واگذار کرد.
وی افزود: با وجود اینکه اطلاعات زیادی درباره منابع شیعه و سنی وجود دارد، اما مشکل، اعتبارسنجی آنها و ضعیف بودن بسیاری از روایات و نامعلوم بودن استناد آنهاست که در رابطه با بسیاری از روایات مشهور درباره آن حضرت صدق میکند، مانند روایات بسیار معروفی که از حضرت علی(ع) نقل شده است که فرد نابینایی برای دیدن پیامبر(ص) میآید و حضرت زهرا(س) هم بوده است و ایشان خود را میپوشانند و پیامبر(ص) علت را میپرسد و میگوید، او که نمیبیند؟ حضرت فاطمه میگوید، او مرا نمیبیند، ولی من که او را میبینم.
فتحی ادامه داد: این روایت در کتاب «نوادر راوندی» آمده است، اما چون سند آن، ذکر نشده و از قرن اول تا ششم فاصله وجود داشته است، باعث میشود استناد آن مخدوش یا نامعلوم باشد. هر چند کتاب «جعفریات» یا «اشعثیات» در قرن گذشته، از سوی محدث نوری اعلام شد که آن را پیدا کرده و این کتاب جزء منابع اولیه شیعه بوده و مربوط به اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم بوده است. اما با وجود این، استناد این کتاب مشخص نیست و فقهای بزرگی این استناد را رد کردهاند. هر چند این روایت علاوه بر کتاب منسوب به اشعث کوفی و کتاب راوندی در قرن ششم، در کتاب قرن پنجم از ابن مغازلی هم نقل شده است که هنوز هم استنادش به ائمه(ع) و امام علی(ع) روشن نیست. بنابراین بسیاری از روایات از این دست هستند و از این رو دچار مشکل میشویم.
این پژوهشگر تاریخ اسلام تصریح کرد: مشکل دوم درباره استناد روایات حضرت فاطمه(س) این است که عمده روایات، ماورایی است و یک دسته روایات قابل توجه هم درباره ماجراهای حضرت فاطمه(س) بعد از رحلت پیامبر(ص) است و ماجرای خطبه ایشان در مسجد با عنوان خطبه فدکیه و یا ماجرای ایشان برای بیعت گرفتن از مهاجرین و انصار و یا تلاش برای حمایت از تحصنکنندگان در خانه ایشان علیه ابوبکر و یا عیادت زنان شاخص از ایشان بخش عمدهای از روایات را شامل میشود.
وی با بیان اینکه روایات محدودی درباره سیره اجتماعی زندگی حضرت فاطمه(س) داریم، گفت: براساس آنچه در منابع شیعه آمده میتوان این گونه برداشت کرد که آن حضرت، زندگی سادهای داشته است. روایتی در کافی داریم که نشان میدهد، زمانی پیغمبر ایشان را دیدند که از گرسنگی، رنگ بر رخساره نداشتند و این نشان از زندگی ساده ایشان و سوء استفاده نکردن از موقعیتشان به عنوان دختر پیغمبر(ص) است.
فتحی با اشاره به زندگی حضرت فاطمه(س) با امیرالمؤمنین علی(ع) بیان کرد: طبق روایات موجود، حضرت فاطمه(س) اهل مدارا بودند و با دشواریها و سختیهای زندگی میساختند. همانطور که میدانید، در دورهای که همسر امیرالمؤمنین شده بودند؛ در ۱۰ سال پایانی عمر پیامبر اکرم(ص) در مدینه، دوره پرچالشی بود و جنگهای پی در پی رخ میداد و تنشهای زیادی میان پیامبر(ص) و مشرکان مکه و یهودیان مدینه شکل گرفت و علیبنابیطالب رکن شاخص این جنگ بودند و به عنوان یک جوان رشید، مؤمن و توانمند نقشهای مهمی در این جنگها ایفا کردند و زندگی حضرت فاطمه(س) نیز در دوران تأهل تحت الشعاع این جنگها قرار گرفته و این دشواریها را داشته است، اما روایتی نداریم که ایشان بیتابی یا ابراز نارضایی کرده باشند و در عین حال مدام به تربیت فرزندان و حمایت از همسر و حمایت از پدر مشغول بوده است. بعد از رحلت پیامبر(ص) و چند ماه پایانی حیاتشان، تلاشهای مستمری میکنند و این دوره را میتوان دوره درخشش حضرت فاطمه دانست که در حضور خلیفه سخنرانی میکنند، خانههای افراد شاخص مدینه میروند تا آنها راضی به حمایت از امام علی(ع) کنند و یا تحصنی در خانه ایشان با حضور صحابه حامی علی(ع) از جمله سلمان، ابوذر و مقداد شکل میگیرد. در واقع اینها در خانه فاطمه(س) تحصن میکنند تا نارضایتی خود را از وضعیت جدید حاکمیت مدینه نشان دهند و اینها حاکی از روحیه اجتماعی، کنشگرانه و فعالانه ایشان در شرایط مختلف زندگی بوده است.
وی ادامه داد: نکته مهم دیگر درباره روش ارتباط آن حضرت با فرزندانش است که در این زمینه روایات محدود و روایات معتبر، محدودتر است. براساس مجموع روایات و گزارشهای تاریخی که به دستمان رسیده است، میتوان یکسری نکات را از زندگی ایشان برداشت کرد، مثلاً تلاش میکرد، بین فرزندانش تبعیض قائل نشود و یا از نظر ابراز محبت به آنها تفاوتی میان آنها قائل نشود. فرزندانی از ایشان در تاریخ صدر اسلام فعالانه حضور داشتند که چهرههای معتبر، موجه و محترمی بودند. حسنین، زینب کبری و زینب صغری، فرزندانی که حاصل تربیت مستقیم حضرت فاطمه(س) بودند. حضرت زهرا(س) در دوران کودکی آنها را تربیت کردند و علم روانکاوی امروز هم میگوید که سالهای نخست زندگی در تربیت افراد، اهمیت ویژهای دارد و دوره کودکی این چهار فرزند همزمان با حیات مادرشان بوده است و این تأثیرگذاری مادر بر شخصیت آنها در زندگیشان به وضوح دیده میشود.
این پژوهشگر تاریخ اسلام گفت: آنها دوره نوجوانی، جوانی و میانسالی را با مادر طی نکردند، اما میشود گفت، دوران کودکی آنها در کنار مادر، باعث شده است که آنها شخصیت محترم، الگو و شاخص اخلاقی و اجتماعی در زمان خود باشند و این بسیار مهم است، هر چند روایات معتبری از فرزندپروری ایشان نداریم و یا گزارشهای معتبر اندک است، اما جایگاه این افراد و تأثیرگذاری آنها در طول تاریخ صدر اسلام تا دهه ۶۰ قمری، نشان میدهد که افراد تأثیرگذار و از بزرگان جهان اسلام بودند.
وی افزود: با توجه به گزارشهای موجود، فرزندان و مادر، تنشهای زیادی را پشت سر گذاشتند، اما نوع مدارا و مسئولیتپذیری آنها نسبت به مسائل اجتماعی و خوشخلقی آنها نشان میدهد که حضرت فاطمه در دورهای که علی(ع) مشغول جنگهای متعدد بوده، چه نقش مهمی در تربیت فرزندان ایفا کرده است.
فتحی تصریح کرد: حضرت فاطمه(س) با وجود سن کمی که داشتند، بسیار پرتحرک بودند و تلاش میکردند از جایگاه خود به نفع دین اسلام و آرمانهای پدر و همسرش استفاده کنند و در پی فعال کردن ظرفیتهای موجود در جامعه مدینه بودند و طبیعی است که نقشآفرینی زنان در این جامعه سنتی محدودتر باشد، اما ما ایشان را به عنوان یک چهره شاخص در آن دوران میبینیم که میتواند ظرفیتهای اجتماعی مدینه را بشناسد و با آنها ارتباط برقرار کند. مثلاً فردی مانند اسماء، با وجود اینکه همسر ابوبکر بود، رابطه عاطفی نزدیکی با حضرت زهرا(س) داشت و از این جهت میتوانیم بگوییم، حضرت زهرا(س) ظرفیتهای اجتماعی و زنانه جامعه را درک و از این تواناییها به نفع اسلام استفاده کرد و یکی از نمونههای شاخص زن جوان فعالی است که به سود آرمانهای تعالیبخش دین اسلام گام برداشته و میتوان به عنوان نماد ترویجدهنده حس مسئولیتپذیری اجتماعی از او یاد کرد که با وجود محدود بودن زن در آن زمان، این نقشآفرینی را به صورت جدی داشته است و از این جهت حائز اهمیت است.
گفتوگو از سمیه قربانی
نظر شما