قدس آنلاین: ما دست کم انتظار داریم فردی که دوران تحصیلش در مدرسه به اتمام رسیده اهل مطالعه باشد. کتاب بخواند اما کمتر با چنین افرادی در سطح جامعه مان مواجهیم. افراد دلیل کافی برای انجام کارهایشان ندارند، درس می خوانند، وارد دانشگاه می شوند و انتخاب رشته می کنند اما اصلا نمی دانند که چرا یک رشته را انتخاب کردند.

راه خروج از بن بست هدف و ضعف گفت و گو

برنامه آموزشی فلسفه برای کودکان، مدت هاست که در کشورهای غربی به شکل جدی در سیستم های آموزشی نهادینه شده است. این برنامه که در تلاش است کند و کاو و روحیه پرسش گری را میان افراد تبدیل به عملکرد ثابت کند، چندسالی است که در ایران نیز به همت تنی چند از اساتید پیگیری می شود.

 

از میان پژوهشگرانی که تاکنون در این حوزه فعالیت داشته اند، نام دکتر یحیی قایدی از سرآمدان است. او را می توانیم از اولین افرادی بدانیم که به شکل حرفه ای و نظام مند برنامه آموزشی فلسفه برای کودکان را در کشور مطرح کرد. شاید بهترین معرفی از او جملاتی باشد که در پایگاه اطلاع رسانی اش درج شده است: یحیی قائدی هستم؛ دارای دکتری فلسفه آموزش وپرورش و هم اکنون عضو هیات علمی و دانشیار دانشگاه خوارزمی تهران. از حدود پانزده سال پیش هنگامی که به دنبال موضوعی برای رساله دکتری خود می گشتم با این برنامه آشنا شدم. کمی پیشتر از آن در بدو تحصیل در مقطع دکتری با دشواری مطالب فلسفی مواجه شدم این پرسش در ذهنم پدیدار گشت: "که فلسفه به چه درد می خورد؟ من که دانشجوی دکتری هستم به سختی آن ها را می فهمم وای به حال دیگران".تصور می کردم که فلسفه نباید این باشد چیزی که در ایران و برخی کشورها مرسوم شده است: خواندن کتاب های دیگر فیلسوفان. بعدها اسم این را گذاشتم انحراف از سنت فلسفی اندیشیدن. از این رو، به دنبال این بودم که فلسفه را برای بزرگسالان آسان سازم. در این جستجو به فلسفه برای کودکان رسیدم.

رساله دکتری خود را به این موضوع اختصاص دادم و در سال 82 از آن دفاع کردم. در سال 83 کتابی تحت عنوان «بررسی مبانی نظری آموزش فلسفه به کودکان» منتشر کردم. تا کنون مقالاتی در مجلات علمی پژوهشی و سمینارهای ملی و بین المللی ارایه کرده ام. چندین گارگاه و سخنرانی علمی برگزار کرده و هم اکنون مسول گروه مطالعاتی برنامه آموزش فلسفه به کودکان در انجمن مطالعات برنامه درسی و عضو گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان در پژوهشگاه علوم انسانی هستم.

 

با مقدمه ای که خواندید، بر آن شدیم تا در یکی از روزهای گرم تابستان 1395، با حضور در دانشگاه خوارزمی، گفت وگویی با دکتر قایدی داشته باشیم. آنچه که در ادامه می آید حاصل این گپ و گفت است:

 

 

زمانی که سخن از فلسفه برای کودکان به میان می آید، مقصود چیست و این برنامه آموزشی دقیقا چه محتوا و مهارتی را به کودک منتقل می کند؟

مراد از فلسفه برای کودک، انتقال آرا فیلسوفان به کودکان نیست. در این برنامه فرآیندها و مهارت های فلسفیدن و فلسفه ورزی با کودک تمرین می شود. زمانی که این برنامه در سیستم آموزشی جهان ایجاد شد پیش فرض اساسی این بود که سیستم آموزشی اعم از مدرسه و دانشگاه، آنچنان که باید در هدف غایی که هر نظام آموزشی برای خود تصویب کرده است موفق نبوده یعنی نتوانسته پرورش تفکر را در افراد رشد دهد.

 

این مساله را به ویژه در سیستم آموزشی کشور خودمان شاهد هستیم که حتی ساده ترین انتظارات فکری از کودکان در آن برآورده نشده است. کسانی که از مدرسه فارغ التحصیل می شوند گویی افرادی هستند که همه چیز برایشان بدیهی است. در هیچ موردی سوالی ندارند.

 

ما دست کم انتظار داریم فردی که دوران تحصیلش در مدرسه به اتمام رسیده اهل مطالعه باشد. کتاب بخواند اما کمتر با چنین افرادی در سطح جامعه مان مواجهیم. افراد دلیل کافی برای انجام کارهایشان ندارند، درس می خوانند، وارد دانشگاه می شوند و انتخاب رشته می کنند اما اصلا نمی دانند که چرا یک رشته را انتخاب کردند.

 

بنابراین، فلسفه برای کودکان در واقع روحیه پرسش گری را در افراد تقویت می کند. مهارت و تفکر خلاق را رشد می دهد و از طریق گفت وگو جمعی که اتفاقا مردم ما در آن ضعف دارند، سعی می کند تا ویژگی های یادشده را در افراد تقویت کند.

 

با این مقدمه، اگر بخواهیم اهداف برنامه آموزشی فلسفه برای کودکان را به شکلی منسجم عنوان کنیم، به چه مواردی اشاره می کنید؟

فلسفه برای کودک دست کم سه تفکر اساسی را پرورش خواهد داد، تفکر نقاد، خلاق، مراقبتی که از طریق گفت وگو در فرد نهادینه می شود. یکی از نقدهایی که به عملکرد اجتماعی ما وارد است نداشتن روحیه کار گروهی است، ما نمی توانیم کارهای گروهی را به خوبی انجام دهیم و هدف هایمان را پیش بریم. از بنیادهای اصلی برنامه آموزشی فلسفه برای کودکان آن است که شرکت کنندگان در برنامه، تفکر را در اجتماع پژوهشی کلاس درس با یکدیگر پیش ببرند. بر اساس همین نوع نگاه است که پنج نوع کاوشگری در دل فلسفه برای کودکان وجود دارد.

 

 

کدام پنج مورد؟!

قبل از این که وارد این پنج مورد شوم مایلم عنوان کنم که برنامه آموزشی فلسفه برای کودکان، یک تفنن نیست بلکه امری است که در صورت اجرا در نظام آموزشی می تواند همه جامعه را متاثر کند. ما که در جامعه مان همواره نگران اخلاق هستیم امروز در تربیت اخلاقی ورشکست شده و موفق نشده ایم.

 

درک اخلاقی، یکی از اهداف این طرح است. این طرح اخلاقی متفاوت از شیوه سنتی را آموزش می دهد. در برنامه آموزشی فلسفه برای کودکان بر درک افراد تمرکز داریم نه اطلاع آنان. برای مثال افراد با وجود اینکه اطلاع دارند که نباید از چراغ قرمز عبور کنند ولی این کار را انجام می دهند چون درکی از علت آن ندارند.

 

وقتی جامعه ما در شیوه های تربیتی و نوع نگاه با مشکل مواجه باشد طبیعتا نمی تواند پیشرو باشد. در فلسفه برای کودکان، بچه ها دور هم جمع شده و گفت وگو می کنند، مثلا اگر دروغ امری نکوهش شده است برای آنها به همراه استدلال موافق و مخالف توسط خود دانش آموزان علت این بد یا خوب بودن بیان می شود. ما اجازه می دهیم تا بچه ها با یکدیگر دیالوگ داشته باشند.

 

دومین مساله کاوشگری اجتماعی است. در برنامه آموزشی فلسفه برای کودکان، فرد کاوشگر می شود. متاسفانه این مساله جامعه ماست و مشکلی است که باید حل شود. افراد تحت هیچ شرایطی با هم گفتگو نمی کنند، گویی هیچ چیزی برایشان اهمیت ندارد. دروس مختلفی به دانش آموزان تدریس می شود ولی هرگز برای آنها مساله ایجاد نمی شود.

 

برای مثال اگر جغرافیا می خوانند از بحران محیط زیست هرگز خبری ندارند. سال ها درس خوانده اند و هنوز در ممکلت به هر بوته ای یک کیسه پلاستیکی چسبیده است. این مسایلی است که با آنها مواجهیم و حل نشده به این دلیل که کاوشگری اجتماعی دیده نمی شود.

 

سومین مساله کاوشگری مربوط علم است. در جامعه ما هدفمندی از علم میان افراد کمتر دیده می شود. ممکن است فرد به دانشگاه برود و سال ها تحصیل کند اما هرگز معلوماتش به کار نیاید. گاهی حتی همین افراد برداشتشان از مسایل بر اساس خرافه است.

 

چهارمین نگاهی که ذیل برنامه آموزشی فلسفه برای کودکان مطرح می شود، کاوشگری فلسفی است که سبب رشد استدلال عقلانی میان افراد می شود. مشکل عمومی جامعه ما همین عدم استدلال عقلانی است و نمی توانند بگویند اگر موافق یا مخالف امری هستند علت اش چیست. بنابراین کاوش گری فلسفی به حوزه تربیت عقلانی باز می گردد.

اما پنجمین کاوشگری هنری و ادبی است که در آن تفکر و تامل درباره هنر و ادبیات پرورش می یابد.

 

آیا توانسته اید در سطوح مختلف مقاطع آموزشی این طرح را گسترش دهید؟

بله، اکنون شخصا به بیش از پانصد نفر آموزش داده ام و نتیجه گرفته ام. یادمان باشد که سنت های حاکم بر اجتماع اعم از فرهنگی و تربیتی به این آسانی جابه جا نمی شود ولی قطعا تلاش نتیجه خواهد داد.

شبستان

انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.