جدیدترین یافته هایی که در آمریکا صورت گرفته، نشان می دهد در مقایسه افراد متاهل با افراد هرگز ازدواج نکرده یا مطلقه، افراد گروه اول سالم تر و شادتر از گروه های دیگر هستند.

یافته‌های جدید در خصوص اهمیت ازدواج در سلامت و شادی افراد

به گزارش قدس آنلاین، همانطور که جوزف هنریش، انسان‌شناس مطرح عنوان کرده، علی‌رغم تفاوت‌ در شکل آن در فرهنگ‌های مختلف، ازدواج نمایانگر نهاد اصلی برای اکثر جوامع است و ممکن است جزو ابتدایی‌ترین نهادهای انسانی باشد.

ازدواج ممکن است تقریباً در همه جا دیده شود، اما آیا امروز هم به نسبت گذشته اهمیت دارد؟ از آنجایی که (در غرب) پیشگیری از بارداری، پیامدهای رابطه جنسی را کاهش داده و زنان به برابری سیاسی و در برخی موارد به برابری اقتصادی با مردان دست یافته اند، شاید ازدواج اکنون صرفاً در برخی جوامع به امری اختیاری بدل شده است، و برخی آن را سنگ بنای الزامی یک زندگی موفق ارزیابی نمی کنند. با این حال، جدیدترین یافته ها در مقایسه افراد متاهل با افراد هرگز ازدواج نکرده یا مطلقه به طور کلی نشان می دهد که افراد گروه اول سالم تر و شادتر از گروه های دیگر هستند.

در مطالعه جدید منتشر شده در مجله اپیدمیولوژی  جهانی، ۱۱۸۳۰ پرستار آمریکایی مورد بررسی قرار گرفته که همگی زن بوده و در ابتدا ازدواج نکرده و با آنهایی را که بین سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۳ ازدواج کردند مقایسه صورت گرفته است. سپس بررسی شده که چگونه زندگی آنها پس از حدود ۲۵ سال بر روی طیف گسترده ای از مباحث مهم از جمله رفاه روانی، سلامت و طول عمر دچار تغییر و تحول شده است.

در بیشتر موارد، سلامت و رفاه پرستاران در سال ۱۹۸۹، قبل از ازدواج هر یک از آنها، و همچنین مجموعه ای از عوامل مرتبط دیگر، مانند سن، نژاد و وضعیت اجتماعی-اقتصادی، کنترل صورت گرفته است. این به محققان کمک کرد تا این احتمال را رد کنند که مثلاً شاد بودن منجر به ازدواج شده و برعکس آن اتفاق نمی افتد، یا اینکه هم شادی و هم ازدواج ممکن است توسط عامل سوم پنهانی پیش‌بینی شوند.

یافته های به دست آمده قابل توجه بود. زنانی که در بازه زمانی اولیه ازدواج کردند، از جمله آنهایی که متعاقباً طلاق گرفتند، نسبت به زنانی که در آن دوره ازدواج نکردند، به هر دلیلی به میزان ۳۵ درصد کمتر در معرض خطر مرگ ۳۵ قرار داشتند. در مقایسه با زنانی که ازدواج نکردند، زنان متاهل خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی کمتر، افسردگی و تنهایی کمتری داشتند، شادتر و خوش‌بین‌تر بودند و احساس هدف و امید بیشتری داشتند.

همچنین اثرات متاهل ماندن در مقابل طلاق مورد بررسی قرار گرفته است. در میان افرادی که قبلاً در شروع این مطالعه ازدواج کرده بودند، طلاق با سلامت و رفاه بعدی بدتر از جمله تنهایی و افسردگی بیشتر و سطوح پایین تر ادغام اجتماعی همراه بود. همچنین شواهد کمتری وجود دارد که نشان می‌دهد زنانی که طلاق گرفته‌اند در طول ۲۵ سال پیگیری، ۱۹ درصد بیشتر در معرض خطر مرگ به هر دلیلی نسبت به زنانی که مزدوج باقی مانده اند، بوده‌اند. با توجه به عوامل متعددی که بر سلامت و رفاه تأثیر می گذارند (ژن ها، رژیم غذایی، ورزش، محیط، زنجیره های اجتماعی و غیره)، این واقعیت که ازدواج می تواند مرگ و میر در طول مدت ۲۵ ساله را تا بیش از یک سوم کاهش دهد، و اینکه طلاق احتمالاً می تواند تقریباً به میزان یک پنجم آن را افزایش دهد، نشان می دهد که حتی برای زندگی مدرن ازدواج چقدر مهم است.

جمعیت نمونه مورد مطالعه قرار گرفته، عمدتاً زنان سفیدپوست و نسبتاً با وضع مالی خوب با درجه کاری حرفه ای بودند که در اوایل دهه ۱۹۹۰ تصمیم به ازدواج گرفتند. البته این تحقیقات، چیزی در مورد تأثیرات ازدواج بر مردان ارائه نمی دهد. البته تحقیقات قبلی نشان می‌دهد که ازدواج باعث افزایش طول عمر و سلامت مردان حتی بیشتر از زنان می‌شود.

با این وجود، تمرکز این مطالعه بر زنان، بینش‌های جدید و مهمی را با توجه به تداوم یافتن  نقدهای فمینیستی از ازدواج در جهان به‌عنوان ابزاری برای سلطه مردسالارانه ارائه می‌دهد. با وجود مساوی بودن همه چیزها ( که البته در موارد خاص این چنین نیست)، ازدواج با حمایت، همراهی و محبتی که در آن وجود دارد، هنوز برای بسیاری از زنان مؤلفه حیاتی یک زندگی شکوفا محسوب می شود.

البته باید در تعمیم نتایج این تحقیق به نسل های دیگر محتاط عمل شود. نمونه های مورد تحقیق قرار گرفته در این تحقیق در محیط فرهنگی متفاوتی با نسل امروز زندگی کرده و نظراتشان در خصوص موافقت یا مخالفت با ازدواج شاید متفاوت از جوان امروزی باشد. به عنوان مثال، در ۳۰ سال گذشته، هنجارها علیه زندگی مشترک خارج از ازدواج به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. در سال ۲۰۰۱، نظرسنجی موسسه گالوپ نشان داد که ۵۳ درصد از آمریکایی ها فکر می کنند رابطه جنسی خارج از ازدواج از نظر اخلاقی قابل قبول است، اما در سال ۲۰۲۱ این رقم به ۷۶ درصد افزایش یافته است. این داده‌ها نمی‌تواند به ما بگوید که این تغییر چگونه بر اهمیت ازدواج امروزی تاثیر می گذارد، اگرچه تحقیقات اخیر معمولاً نشان داده است که زوج‌های مجردی که با هم زندگی می‌کنند، شادی و ثبات روابط کمتری را نسبت به زوج‌های متاهل گزارش می‌کنند.

با توجه به تأثیرات عمیق ازدواج بر سلامت و رفاه در این تحقیق صورت گرفته، توجه به نرخ ازدواج پایین در آمریکا قابل توجه است. برای مثال، در سال ۲۰۲۱، نرخ ازدواج سالانه به کمترین میزان خود یعنی ۲۸ ازدواج به ازای هر ۱۰۰۰ مجرد رسیده، که از نرخ ۷۶.۵ در سال ۱۹۶۵ کاهش شدیدی را نشان می دهد. روندی که هم ناشی از افزایش زیاد زندگی مشترک خارج از ازدواج است و هم افزایش شدیدتر زندگی تنهایی افراد را نشان می دهد. همچنین، ایالات متحده از نظر درصدی فرزندانی که در خانه های تک والدی بزرگ می شوند در جهان پیشتاز است (۲۳ درصد در سال ۲۰۱۹، در مقایسه با مثلاً ۱۲ درصد در کشوری مانند آلمان).

علل به حاشیه رفتن ازدواج در غرب می تواند دلایل پیچیده ای داشته باشد. از جمله تغییرات فرهنگی، و همینطور محدودیت های اقتصادی، به ویژه کاهش قدرت درآمد در مردان کمتر تحصیل کرده، که حتی امروزه نیز چشم انداز هرگونه امکان ازدواج آنها را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد.

این یافته‌ها، باید به عنوان زنگ خطری برای جوامعی باشد که این عنصر حیاتی برای شکوفایی را انکار می‌کنند.

منبع: وال استریت ژورنال

مترجم: امیرمحمد سلطانپور

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.